جدول جو
جدول جو

معنی غربت گرای - جستجوی لغت در جدول جو

غربت گرای
(بَ)
آنکه به غربت تمایل کند. غربت گزین:
به یاد حریفان غربت گرای
کز ایشان نبینم یکی را به جای.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غربت گرا
تصویر غربت گرا
آنکه مایل و راغب به غربت باشد، غربت گزین، برای مثال به یاد حریفان غربت گرای / کز ایشان نبینم یکی را به جای (نظامی۵ - ۷۷۵)
فرهنگ فارسی عمید
راهی. عازم. کوچ کننده. سفرکننده:
گشت از آن تخت نیز رخت گرای
رفرف و سدره هر دو ماند بجای.
نظامی
لغت نامه دهخدا